آنان اعتقاد دارند یک فرزند سالم و نیکو هرگز دست به چنین کاری نمی زند . در صورتیکه شخصی چنین کاری کرد یا آن فرزند بد ذات و اهریمنی است و یا اینکه از نطفه دیگری است و آن فرزند حرامزاده است .استرابون جغرافی دان معروف درباره شیوه آموزش جوانان ایرانی میگوید : جوانان ایرانی از ۵ سالگی تا ۲۴سالگی آموزشهای تیر اندازی – نیزه افکنی – اسب دوانی و راست گویی میدیدند .
مربیان آنان را در جایگاهی ویژه گرد می آوردند و پیش از طلوع خورشید با شیپوری آنان را گرد می آوردند . فرمانده یک گروه جوان ۵۰نفری به عهده یک شاهزاده یا یک فرمانده مدبر بوده است . آنان در دشت ها و کوهها در برابر خورشید -سرما – گرما دوره میدیدند و خوراک روزانه آنان نان گندم و نان جو و گوشت کباب – تره تیزک و آب بود .گزنفون در سال ۴۴۵ پیش از میلاد میگوید : کلیه ایرانیان مجاز بودند اطفال خود را به مدارس عمومی اعزامکنند . اینکار برای کسانی است که نیاز به کمک فرزند در امور چرخش زندگی ندارند . نتیجه این کار پارسیان ایناست که آنان از تن پروری دوری میگزینند و ادب اجتماعی را حفظ میکنند .