ظاهر آنست که زیبائى مردانه و شجاعت و قهرمانیت و فعالیت او در تمام مدت عمرش هویدا بوده و هیچوقت عیاشى و تنپرورى که بسیارى از بزرگان دنیا گرفتار آن بودهاند بمردانگى او صدمه وارد نیاورده است. ادارهکننده بودن او محل تردید است چه در آن اوقات این صفت محل توجه نبوده لیکن کاردانى و حزم و مدارا و مهربانى داشته و بدینواسطه قدرت و تسلط او مثل جهانگیران سلف ناگوار و شاق نبوده است، مروت و انسانیت را بحد کمال داشته است. کاساندان «۱» دختر فارنسپس «۲» را که از خانواده هخامنشى بوده تزویج نموده و چون آن درگذشت بر او نوحه و زارى بسیار کرده است، حسن سلوک و رفتار او نیز کامل و از تکبر و نخوت دور بوده و مردم را بخوبى پذیرفته و حال آنکه سلاطین سلف مخصوصا از ملاقات مردم احتراز داشتند و کسى را بخود راه نمیدادند. حسن محاوره او از جوابى که به یونانیها داد ظاهر میشود.
در وقتیکه بدوا از موافقت او در جنگ کرزوس امتناع نمودند و بعد از آنکه سارد مسخر شد نسبت باو اظهار تبعیت نمودند کوروش گفت صیادى براى ماهیان نى میزد تا برقصند آنها حرکتى نکردند پس تور صیادى گرفته آنها را به خاک انداخت آنگاه بناى جستوخیز را گذاشتند، صیاد گفت رقاصى را موقوف کنید چه آنزمان که من میل داشتم نرقصیدید.
و اینک ما عقیدهاى را که کزنفون راجع به او در سیروپدى اظهار داشته است در زیر مینگاریم.
«او سطوت و رعب خود را در تمام روى زمین انتشار داد بطوریکه همه را مات و مبهوت ساخت، حتى یکنفر جرئت نداشت که از حکم او سرپیچى کند و نیز توانست دلهاى مردمان و ملل را طورى رو به خود کند که همه میخواستند جز اراده او کسى بر آنها حکومت نکند». البته من با این عقائد کاملا همراه و موافقم اما شرحیکه گوبىنو «۳» در تمجید این پادشاه نوشته است من آنرا محمول بر اغراق و غلو میدانم چنانکه گفته:
«او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته، این یک مسیح بود و مردى که دربارهاش تقدیر مقرر داشته بود باید برتر از دیگران باشد».
کوروش استحقاق لقب کبیر داشته است. اهل کشور او او را دوست میداشتند و پدر میخواندند و ما هم میتوانیم مباهات کنیم باینکه اولین شخص بزرگ آریانى که احوال او در تاریخ بخوبى معلوم میباشد داراى چنان صفات عالیه و برجسته بوده است.
- نوه دختری آستیاگ پادشاه ایران(سلسله ماد) و فرزند کمبوجیه حاکم پارس بود و ماندانا دختر استیاگ بود
2-در همان دوران نوجوانی با شراب و شرابخواری بشدت مخالف بود
3-برخلاف تصور خیلی ها او زرتشتی نبوده ولی خداپرست بود دین زرتشت از زمان پادشاهی داریوش به عنوان دین رسمی معرفی شد!
4- معروف ترین پیامبر هم زمانش حضرت دانیال (ع) بوده که در بابل همراه سایر یهودیان اسیر بوده که با تصرف بابل بدست کوروش ازاد شد
5-برخلاف تصور علمایی مانند ابن سینا که پیروی اندیشه ی ارسطو بودند علمای عهد حاضر شیعه اثبات کرده اند او ذوالقنین گفته شده در سوره ی مبارکه کهف می باشد نه اسکندر خونخوار
6-هرودوت مورخ معروف یونانی با وی خصومت شخصی داشته مورخان فعلی احساس حقارت وی را در برابر عظمت شخصیت کوروش کبیر علت همچین غرض ورزی هایی دانسته اند
7-همیشه به پدر و مادر خویش احترام فوق العاده ای می گزارده و همیشه تشنه نصایح پدرش بود
8- اولین پادشاهی بود که با اسرای جنگی با احترام برخورد می کرد جالبه که پادشاهانی مانند نبوکد نصر (پادشاه بابل) در کتیبه اش نوشته:"فرمان دادم که 100 هزار چشم در بیاورند 100 هزار ساق پا بشکنند هزاران دختر و پسر را در آتش بسوزانم .." در حالی که کوروش اینقدر بزرگوار بود که پادشاه مغلوبی مانند کروزوس را به عنوان مشاور خود قرار داد که بعد ها خیلی جا ها به کمک داریوش کبیر امد
9- نویسنده ی اولین منشور حقوق بشر هست
10- تاکنون در هیچ جنگی شکست نخورده
11-به اعتراف بسیاری از جمله هرودوت در نبرد های جنگی یک نابغه به تمام معنا بود و در استراتژی های جنگی بی رقیب
12-بنا بر مدارک موجود تنها دو همسر داشت که اولی آمی تیس و دومی کاساندان بود که بشدت به کاساندان علاقه مند بود و در زمان حیات خودش کاساندان را ازدست می دهد و اندوه فراوانی می خورد
13-نام کوروش در خط میخی کورو - در مفرد مذکر فاعلی کوروش - به بابلی کوراش-عیلامی کوراش - تورات ( یهود) کورش -یونانی کورس(یونانی ها ش نداشته اند) و لاتین سیروس !!!!!!
14-بر خلاف بابل . یا لیدی فینیقیه در برابر کوروش تسلیم شد تحلیل گران این اقدام را عملی هوشمندانه در سیاست فینیقیه برای رقابت با یونان و مصر در دریا نوردی دانسته اند
15-در تسخیر سارد ابتدا چند تن از سرداران کوروش قصد داشتند شهر را غارت کنند که با ممانعت کوروش مواجه شدند
16-بشدت با خرافات و جادو و جنبل مخالفت کرده در حالی که تمامی پادشاهان آن زمان افراد زیادی را برای این چنین کار ها استخدام کرده بودند
17-برخی از مورخان ماجرای لشکر کشی وی را به شرق و جنگ با سکاها را آخرین جنگ وی دانسته اند ولی اگر دقت کنیم سیستم نظامی ایران در آن زمان طوری نبود که برای جنگ با نژاد کوچکی مانند سکاها کوروش شخصا به آنجا لشکر کشی کند
18-درباره علت مرگ وی برخی معتقد هستند که وی به مرگ طبیعی مرده و برخی عشق به ملکه ت می رس دانسته اند که قصد توهین به شخصیت وی داشته اند در حالی که کتزیاس (پزشک معروف دربار هخامنشی) نیز مرگ طبیعی را علت فوت او دانسته اند
19- آرامگاه وی هم اکنون در پاسارگاد هست در کنار همسرش کاساندان هست
20- شاید ندانید ولی هم اکنون چیزی از بقایای جسد وی و همسرش باقی نماده شواهدی هست که این امر به دلیل هتک حرمت های اسکندر مقدونی (ملعون) نسبت به آرامگاه وی است
کوروش کاشکی تو این دور و زمونه پادشاهی می کردی حیف.........